اوایل کنسرت بود همه بی صبرانه منتظر داریوش بودند که باز برایشان بخواند طبق گفته کارگردان هنری کنسرت قرار شد همراه با خواندن داریوش چراغهای صحنه روشن شود وقتی نوبت داریوش شد از خواندنش خبری نبود کار گردان بعد از چند ثانیه تردید چراغ صحنه را روشن کرد صورت مرد اسطوره ای را همه دیدند که از اشک خیس بود اما او بی هیچ کم وکاستی و پر احساستر از همیشه خواند او از شقایق خواند ...........
دلم مثل دلت خونه شقایق چشام دریای بارون شقایق
مثل مردن می مونه دل بریدن ولی دل بستن آسونه شقایق
شقایق درد من یکی دو تا نیست آخه درد من از بیگانه هانیست
کسی خشکیده خون من رو دستاش که حتی یه نفس از من جدا نیست
شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق
شقایق این جا من خیلی غریبم آخه اینجا کسی عاشق نمیشه
عذای عشق غصه ش جنس کوه دل ویرون من جنس شیشه
شقایق آخرین عاشق تو بودی تو مردی و پس از تو عاشقی مرد
تو رو آخر سراب و عشق و حسرت ته گلخونه های عاشقی برد
شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق
دویدیم ودویدیم و دویدیم به شب های پر از قصه رسیدیم
گرفتن سر نوشتامون رو تقدیر ولی ما عاقبت از هم بریدیم
شقایق جای تو دشت خدا بود نه تو گلدون نه توی قصه ها بود
حالا از تو فقط این مونده باقی که سالار تموم عاشقایی
شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق
شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق
بله این ماجرا و کلا احساسات زیادی که داریوش موقع خوندن این ترانه دارد . باعث شد دوستان !!! شروع به شایعه سازی کنند که داستان شقایق از این قرار است که داریوش عاشق یه دختری به نام شقایق بود و اون بر اثر حادثه ای از بین رفت و داریوش مو قع خوندن این ترانه یاد عشقش می افتد !!!!!!!!!!!!!!!!!! یا شایعاتی مانند این !!! البته انقدر در زندگی خصوصی داریوش سوال وجود دارد که ما بالاخره نفهمیدیم این ما جرا ها را راست گفته اند یا دروغ؟؟؟!!!!
..........................................................................................................
آهنگ فرید زلاند که آن را در ۱۹ سا لگی ساخت چه خوش ماندگار شد و به همراه آن شعر بی نظیر اردلان سرفراز وقتی که این ترانه رو نوشت حتی خود گل شقایق نیز تا اون موقع نمی دانست چقدر عاشقان روی او حساب میکنند . واما مرد اسطوره ای که این شعر و آهنگ را برای همیشه به تاریخ پیوند زد.... !
|